Description
آیا به دنبال جدیدترین پیشینه تحقیق و مبانی نظری خانواده و نظریات مطرح در این زمینه هستید؟ با ما همراه باشید.
پیشینه تحقیق و مبانی نظری خانواده
تحقیقات در زمینه خانواده در سالهای اخیر بسیار گسترش یافته است و پژوهشگران از مختلف رشتههای علمی مانند روانشناسی، جامعهشناسی، علوم خانواده و… در این حوزه فعالیت میکنند. در ادامه به برخی از پیشینه تحقیق و مبانی نظری خانواده اشاره میکنیم:
روانشناسی خانواده: این حوزه به بررسی روابط بین اعضای خانواده، روشهای ارتباطی و تعاملات درون خانواده، مشکلات ارتباطی در خانواده و راهکارهای پیشگیری و درمان آنها میپردازد.
جامعهشناسی خانواده: در این حوزه به بررسی ساختار خانواده، نقش وظیفههای اعضای خانواده، روابط فرد با خانواده و جامعه، تحولات خانوادگی و… پرداخته میشود.
علوم خانواده: این رشته به بررسی روابط خانوادگی و اعضای خانواده، مسائل پرورش کودکان و نوجوانان، مشکلات روانی و رفتاری در خانواده، روابط همسری و… میپردازد.
روانشناسی تحولی: در این حوزه به بررسی فرایند رشد و تحول شخصیت، هویت و خودشناسی در طول دورههای مختلف زندگی (از کودکی تا پیری) پرداخته میشود.
نظریههای پیوندی: این نظریه به بررسی روابط افراد با همدیگر و شبکههای اجتماعی در جامعه و خانواده میپردازد.
مبانی نظری خانواده
خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی، از بخش های مهم جامعه بشمار میرود و نقش مهمی در شکلگیری و تحولات فردی، اجتماعی و فرهنگی دارد. در نظریه خانواده، این واحد اجتماعی از جنبه های مختلفی مورد بررسی قرار میگیرد، از جمله تاریخچه خانواده، تعریف خانواده، ساختار و نقش خانواده، فرایندهای خانوادهای، و مسائل مربوط به آنها.
در بعضی از نظریات خانواده، خانواده به عنوان یک سیستم در نظر گرفته میشود، که تغییر در یک قسمت آن میتواند تأثیری بر دیگر قسمتهای آن بگذارد. به عنوان مثال، تغییر در رفتار یکی از اعضای خانواده ممکن است تأثیری بر رفتار سایر اعضای خانواده داشته باشد. در نظریات دیگر، خانواده به عنوان یک مجموعه از افراد در نظر گرفته میشود، که هر فرد دارای نقش و مسئولیتهای خاصی درون خانواده است.
در کل، نظریه خانواده تلاش دارد تا با توجه به تفاوتها و تغییراتی که در جامعه رخ میدهد، ابزاری را برای درک خانواده و روابط درون آن به ما ارائه دهد. این نظریات شامل مباحث مختلفی هستند، از جمله نظریههای کارکردهای خانواده، نظریههای توسعهای، نظریههای ارتباطی، نظریههای فرایندی، و نظریههای جنبش خانواده.
نظریه کارکرد گرایی خانواده
نظریه کارکرد گرایی خانواده (Family Systems Theory)، یکی از مدلهای روانشناختی و خانوادگی است که توسط موری میزلر (Murray Bowen) در دهه 1950 میلادی توسعه یافته است. این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که خانواده به عنوان یک سیستم فعال عمل میکند و تغییرات در یک بخش از سیستم میتواند تاثیراتی در دیگر بخشهای آن داشته باشد. به عبارت دیگر، خانواده به عنوان یک سیستم با وجود این که افراد آن به صورت جداگانه و مستقل با هم برخورد میکنند، با یکدیگر در ارتباط هستند و تغییر یک عضو، تاثیراتی بر سایر افراد خانواده خواهد داشت.
طبق نظریه کارکرد گرایی خانواده، خانواده به عنوان یک سیستم دارای قوانین و الگوهای خود است که برای حفظ تعادل و کنترل تنشهای داخلی و خارجی، فعالیت میکند. این سیستم شامل اعضای خانواده، روابط و ارتباطات بین آنها، قواعد، الگوها، مراحل تکامل خانواده، ارزشها، باورها و انتظارات است.
با توجه به اینکه خانواده به عنوان یک سیستم عمل میکند، بهترین راه برای حل مسائل و افزایش کیفیت روابط خانوادگی، بهبود و تغییر در سیستم خانواده است. برای این کار، نیاز است که اعضای خانواده به روابط، رفتارها و الگوهای خود آگاه شوند و با همکاری با یکدیگر، بهبود و تغییرات لازم را ایجاد کنند.
رويکرد سيستمي سالوادور مينوچين درباره خانواده
رویکرد سیستمی سالوادور مینوچین درباره خانواده (Salvador Minuchin’s Systemic Approach to Family)، یکی از مدلهای خانوادهدرمانی است که توسط سالوادور مینوچین در دهه 1970 میلادی توسعه یافته است. در این رویکرد، خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی در نظر گرفته میشود که تحت تاثیرات فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و سیاست قرار دارد.
مینوچین بر این باور است که مشکلات خانواده نه تنها به دلیل فردی بودن عضوهای خانواده به وجود میآیند، بلکه بر اثر برخی از الگوهای بینفردی و ارتباطی است که در خانواده شکل گرفتهاند. به عنوان مثال، یک مشکل در روابط بین والدین، میتواند تاثیرات منفی بر روابط فرزندان داشته باشد و برعکس.
در رویکرد سیستمی مینوچین، بهبود روابط خانوادگی برای ایجاد تعادل در سیستم خانواده، اصلاح الگوهای بینفردی و تغییر ساختار خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، تحت این رویکرد، بهبود و تغییر در سیستم خانواده از طریق تغییر در الگوهای بینفردی و ساختار خانواده، ممکن است.
رویکرد سیستمی مینوچین بر این اصل تمرکز دارد که خانواده به عنوان یک سیستم، همواره در حال تکامل و تغییر است.
رویکرد آبراهام مزلو درباره خانواده
آبراهام مزلو، روانشناس و رواندرمانگر مشهور آمریکایی، رویکرد خاصی درباره خانواده دارد که به عنوان رویکرد خانواده مزلو شناخته میشود. در این رویکرد، خانواده به عنوان یک سیستم تعریف میشود که تمام اعضای آن در تعامل با یکدیگر هستند و هر تغییری در یکی از اعضا، تاثیر مستقیم بر سایر اعضای خانواده دارد. بنابراین، برای درمان مشکلات خانواده، باید به عنوان یک واحد در نظر گرفته شوند و نه به صورت افراد جداگانه.
بر اساس رویکرد خانواده مزلو، مشکلات خانواده ممکن است به دلیل عدم تعادل و هماهنگی بین اعضا به وجود آید. برای رفع این مشکلات، اعضای خانواده باید برای بهبود ارتباطاتشان با یکدیگر، همکاری کنند. برای مثال، درمانهایی مانند درمان خانوادگی و درمان جفتهای همسری میتوانند به عنوان راهکارهایی برای بهبود ارتباطات خانوادگی مورد استفاده قرار گیرند.
رویکرد خانواده مزلو به مراجعه کنندگان به روانشناسی کمک میکند تا مشکلاتشان را در قالب خانواده بررسی کنند و راهکارهایی برای بهبود ارتباطاتشان پیدا کنند. این رویکرد درمانی به دلیل تمرکز بر روابط بین اعضای خانواده به عنوان یک سیستم، به عنوان یکی از رویکردهای مؤثر درمانی در مورد خانواده شناخته شده است.
پارسونز و نظریه خانواده
نظریه خانواده پارسونز یکی از مهمترین نظریههای درمانی است که بر پایه آن تلاش میشود تا با توجه به ساختار خانواده، مشکلات روانی افراد را درمان کند. در این نظریه، خانواده به عنوان یک واحد سیستمی در نظر گرفته میشود و هر تغییری در یکی از اعضای خانواده، تاثیر مستقیم بر دیگر اعضا دارد.
بر اساس نظریه خانواده پارسونز، مشکلات خانوادگی ناشی از نقص در ساختار خانواده و عدم تعادل بین اعضا میباشد. این نظریه بر این فرض استوار است که بهترین راهکار برای درمان مشکلات خانوادگی، بهبود روابط بین اعضا و تغییر در ساختار خانواده است.
به همین دلیل، روشهای درمانی بر اساس نظریه خانواده پارسونز به منظور بهبود روابط خانوادگی مورد استفاده قرار میگیرند. درمانهای خانوادگی و درمان جفتهای همسری به عنوان راهکارهایی برای بهبود ساختار و روابط خانوادگی پیشنهاد میشوند.
در کل، نظریه خانواده پارسونز به عنوان یکی از مهمترین نظریههای درمانی در مورد خانواده شناخته میشود که با تمرکز بر ساختار و روابط خانوادگی، به عنوان یکی از بهترین راهکارها برای درمان مشکلات روانی در خانواده به شمار میرود.
فوکویاما و خانواده
فوکویاما یکی از محققان مطرح در حوزه مطالعات خانواده است که درباره خانواده و نقش آن در جامعه تحقیق کرده است. او به خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی و فرهنگی توجه داشته و تلاش کرده است تا نقش خانواده را در ایجاد هماهنگی و تعامل در جامعه بررسی کند.
یکی از نظریههای مهم فوکویاما درباره خانواده، نظریه “تعادل ایجاد شده از تضاد” است. بر اساس این نظریه، خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی با توجه به نیازهایی که برای بقا و تعامل در جامعه دارد، در طی زمان به یک تعادل خاص دست مییابد. این تعادل با توجه به تضادهای مختلف مانند نیاز به حفظ هویت فردی و نیاز به تعامل با دیگران، ایجاد میشود.
فوکویاما همچنین به مفهوم “نظم خانوادگی” اشاره کرده است. این مفهوم به توانایی خانواده برای حفظ تعادل بین تضادهای مختلف در طول زمان اشاره دارد. به عنوان مثال، خانواده میتواند توانایی داشته باشد که با هم تضادهایی مانند تعامل با دیگران و حفظ خصوصیات فردی را تعادل بخشد.
به طور کلی، فوکویاما به خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی مهم توجه داشته و تلاش کرده است تا نقش خانواده در تعامل و ایجاد هماهنگی در جامعه را بررسی کند. نظریههای او در مورد تضادها و تعادل در خانواده، به عنوان یکی از مهمترین نظریهها در حوزه مطالعات خانواده شناخته میشود.
نظریه زیمل و خانواده
نظریه زیمل یا نظریه پیوستاری، توسط موریس زیمل، روانشناس و فراگیری اتریشی، ارائه شده است. این نظریه بر این اصل تمرکز دارد که درک نوع و شیوه پیوستاری و ارتباطات بین افراد و خانوادهها میتواند به کمک ارتباطات غیرکلامی و ناخودآگاه بین آنها توصیف و پیشبینی شود.
بر اساس نظریه زیمل، خانواده یک واحد پیوستاری است که افراد آن به واسطه ارتباطات خود با یکدیگر، همانند یک سیستم پیوستاری عمل میکنند. این ارتباطات، از قبیل برخورد و برخورداریها، انتظارات و نظرات، عواطف و احساسات و ارتباطات غیرکلامی هستند.
در این نظریه، خانواده به عنوان یک سیستم پیوستاری، در برابر تحولات و تغییرات داخل و خارج از خود، سعی در حفظ تعادل و پایداری دارد. این تعادل با توجه به تعادل سازی نیازهای پنهان و ظاهری، ایجاد میشود. به عنوان مثال، در خانوادههایی که دارای تعارضاتی هستند، فردی که به دنبال کمک و حمایت است، میتواند رفتار خود را به سمت نوجوانی خود برگرداند و به جای تقاضای کمک، با رفتار احساسی و اغراقآمیز، از اعضای خانواده خواسته خود را برآورده کند.
در نهایت، با توجه به نظریه زیمل، فرد به عنوان یک عضو اساسی خانواده، به طور مستقل نمیتواند برای خود تعادل و تعادلیابی ایجاد کند.
Reviews
There are no reviews yet.