توضیحات
دانلود پایان نامه روانشناسی تربیتی درباره کنکور
دانلود پایان نامه روانشناسی تربیتی با موضوع بررسي مقايسه اي راهبرهای یادگیری، سبک های یادگیری و رویکردهای مطالعه در داوطلبان کنکور تجربی، انسانی و ریاضی
راهبرهای یادگیری به مجموعهای از فرآیندها، استراتژیها و مکانیزمها گفته میشود که در فرایند یادگیری نقش دارند. دانشمندان در زمینههای مختلف، از روانشناسی تا علوم کامپیوتر، به بررسی و تحلیل این راهبرها پرداختهاند. در زیر به برخی از تعریفها و نظریههای دانشمندان در این زمینه اشاره میشود:
بی.اف. اسکینر (B.F. Skinner): دانشمند آمریکایی روانشناسی رفتاری بوده و به نظر او، راهبرهای یادگیری به شکل پاداش و مجازات توسط محیط خارجی تعیین میشوند. او به این نظریه به عنوان “تقویتگرها و تنبیهگرها” معروف است.
جان دوئی (Jean Piaget): دانشمند سوئیسی که در زمینهی روانشناسی کودکان فعالیت داشته است. به نظر او، راهبرهای یادگیری با توجه به تکامل شناختی افراد تغییر میکنند و مراحل مختلف تفکر از جمله حسگریموتوری، پیشعملیاتی، عملیاتی محدود و عملیاتی فراگیر تعیینکننده این راهبرهها هستند.
البرت باندورا (Albert Bandura): روانشناس آمریکایی که به بررسی نقش مشاهده و تقلید در یادگیری پرداخت. نظریهی او به نام “یادگیری اجتماعی” (Social Learning) به این موضوع پرداخته و بر اساس آن، افراد از طریق مشاهده مدلها و تقلید از آنها یاد میگیرند.
نظریه ژان پل گیتو (Jean Paul Guitton): فیلسوف و نویسنده فرانسوی که به بررسی فعالیتهای ذهنی و تفکر انسانی پرداخت. به نظر او، یادگیری نه تنها از طریق تجربه بلکه از طریق تفکر، درک و تأمل هم رخ میدهد.
این نظریهها نشاندهنده تنوع و گستردگی دیدگاهها و تفکرات در زمینه راهبرهای یادگیری است. هر یک از این نظریهها به جوانب خاصی از رفتار و فرآیند یادگیری توجه کردهاند.
نظریه های دانشمندان درباره سبک های یادگیری
سبکهای یادگیری به تفاوتها و توجههای فردی در فرآیند یادگیری اشاره دارد. دانشمندان در این زمینه به بررسی و توضیح مختلفی از سبکهای یادگیری پرداختهاند. در زیر به تعریف و نظریههای برخی از دانشمندان درباره سبکهای یادگیری اشاره شده است:
دیوید کولب (David Kolb): او یک نظریه به نام “دوره یادگیری” (Experiential Learning) ارائه داده است. بر اساس این نظریه، یادگیری به چهار مرحله تجربه، تفکر، احساس و عمل تقسیم میشود و هر فرد تمایل به یک یا چند مرحله خاص دارد. این تمایلات به سبکهای یادگیری مختلف منجر میشوند.
نیل فلمینگ (Neil Fleming): او یک مدل به نام “سبکهای یادگیری VARK” ارائه داده است. این مدل بر اساس چهار سبک اصلی یادگیری، یعنی بصری (Visual), شنیداری (Auditory), کنترل حرکتی (Kinesthetic) و خواندن/نوشتن (Reading/Writing) تقسیمبندی میشود.
آلن موم (Alan Mumford) و پیتر هنت (Peter Honey): این دو نویسنده بر اساس تجربیات شخصی و تمایلات فردی، چهار سبک اصلی یادگیری را تعریف کردهاند: فعالیتمحور (Activist), مشاهدهگر (Reflector), نظریهپرداز (Theorist) و جلبکننده (Pragmatist).
آلبرت ای. ونس (Albert Vannoy): ایشان یک مدل چهارگانه از سبکهای یادگیری به نام “سبکهای چهارگانه” (Quadrantal Styles) ارائه کردهاند. این مدل بر اساس دو بُعد اصلی، یعنی فرآیند یا محتوا و اندازه یا تکنیک، دستهبندی میشود.
این نظریهها و مدلها نشاندهنده تنوع درک محققان از سبکهای یادگیری است و هرکدام از آنها به نحوی به تفاوتها و ترجیحات فردی در فرآیند یادگیری پرداختهاند.
دانشمندان درباره رویکردهای مطالعه
رویکردهای مطالعه به شیوهها و روشهایی اطلاق میشود که افراد برای درک، یادگیری، و تسلط بر مطالب اطلاعاتی انتخاب میکنند. دانشمندان در زمینه مطالعه و یادگیری به تحلیل و بررسی این رویکردها پرداختهاند. در زیر به تعریف و نظریههای برخی از دانشمندان درباره رویکردهای مطالعه اشاره میشود:
فرانک ا. سمویلس (Frank Smith): او یک نظریه به نام “تئوری قرائت به روش گفتاری” (Top-down Reading Theory) ارائه داده است. بر اساس این نظریه، خوانندگان در تفهیم متن از تجربیات گذشته و دانش خود استفاده میکنند و فرآیند خواندن به صورت یک فعالیت گفتاری تلقی میشود.
بی.اف. اسکینر (B.F. Skinner): به عنوان یک روانشناس رفتاری، به بررسی تأثیر تقویت و تنبیه در فرآیند یادگیری و مطالعه پرداخته است. نظریه او در مطالعه نشان میدهد که افراد تحت تأثیر انگیزهها و تقویتهای خارجی خواندن را بهبود میبینند.
جرج ژاک روسو (George Kintsch) و والتر کینتش (Walter Kintsch): این دو نویسنده به معروفیت با نظریه “ساختار سطح معنایی” (Construction-Integration Model) خود رسیدهاند. این نظریه بر اساس تعامل بین اطلاعات جدید و دانش پیشین فرد در فرآیند مطالعه تأکید دارد.
جان دوئی (John Dewey): او به تاکید بر تجربه مطالعه و ارتباط آن با زندگی واقعی پرداخت. به نظر او، مطالعه باید به عنوان یک فعالیت فرهنگی و تجربی درک شود که باعث توسعه فهم افراد میشود.
این نظریهها و رویکردها نشان از تنوع در درک محققان از فرآیند مطالعه دارند. هرکدام از این نظریهها به نحوی به اهمیت عوامل مختلف موثر در فرآیند مطالعه و یادگیری تاکید میکنند.
داوطلبان کنکور تجربی، انسانی و ریاضی
داوطلبان کنکور در زمینههای تجربی، انسانی و ریاضی دستهبندی میشوند و هر یک از این گروهها خصوصیات و زمینههای خاص خود را دارند. در زیر به تعریف و برخی از نظریهها درباره داوطلبان کنکور تجربی، انسانی و ریاضی اشاره میشود:
داوطلبان کنکور تجربی:
تعریف: داوطلبان کنکور تجربی عمدتاً به دانشجویانی اشاره دارند که علاقه به رشتههای مرتبط با علوم تجربی مانند فیزیک، شیمی، زیستشناسی و ریاضیات دارند.
نظریه و رویکرد: این داوطلبان معمولاً به تفکر علمی و تجربی علاقهمند هستند. نظریه دانشجویان تجربی بیشتر به مباحث علومی و تئوریپردازی متمایل است. آنها ممکن است به تجربه و تحقیق در مسائل علمی توجه بیشتری داشته باشند.
داوطلبان کنکور انسانی:
تعریف: داوطلبان کنکور انسانی به دانشجوهایی اطلاق میشود که علاقه به رشتههای مرتبط با علوم اجتماعی، ادبیات، زبانها، و مطالعات انسانی دارند.
نظریه و رویکرد: داوطلبان انسانی ممکن است به تفکر تحلیلی، ادبیاتی، و اجتماعی علاقهمند باشند. آنها ممکن است به بررسی اثرات فرهنگ و تاریخ در جامعه و فردی پرداخته و به دنبال درک عمیقتر مسائل اجتماعی باشند.
داوطلبان کنکور ریاضی:
تعریف: داوطلبان کنکور ریاضی به دانشجوهایی اشاره دارند که علاقه به رشتههای مرتبط با ریاضیات، آمار و احتمالات دارند.
نظریه و رویکرد: این داوطلبان ممکن است به تفکر منطقی، تحلیلی و مسائل ریاضی علاقهمند باشند. آنها ممکن است در حل مسائل ریاضی، استدلال منطقی و تفکر الگویی مهارت داشته باشند.
هر یک از این گروهها دارای خصوصیات منحصر به فردی هستند و انتخاب داوطلبان بر اساس علایق و توانمندیهای فردی آنها را به یکی از این سه گروه تقسیم میکند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.