توضیحات
دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری سواد رسانه ای
سواد رسانهای به مجموعهای از مهارتها، توانمندیها و دانش مرتبط با فهم و استفاده از رسانهها اطلاق میشود. برای پایهگذاری برنامههای آموزشی سواد رسانهای و تعریف مفاهیم این حوزه، از مبانی نظری زیر استفاده میشود:
۱. نظریه رسانه: این نظریه بر این فرض مبتنی است که رسانهها در فرهنگ و جامعه دارای نقش مهمی هستند. در این نظریه، رسانهها به عنوان واسطهای برای انتقال اطلاعات، نظرات و مفاهیم بین افراد و گروههای مختلف، مورد مطالعه قرار میگیرند.
۲. نظریه ارتباطات: این نظریه بر این فرض مبتنی است که ارتباطات، عامل اصلی تعاملات اجتماعی و انسانی هستند. در این نظریه، بر تأثیر واسطههای ارتباطی مانند رسانهها، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تأکید میشود.
۳. نظریه پذیرش و پردازش اطلاعات: این نظریه بر این فرض مبتنی است که افراد اطلاعات را در قالب پردازشهای مختلف دریافت و فهمیده و سپس با استفاده از آنها، تصمیمات خود را شکل میدهند. در این نظریه، نحوه دریافت و پردازش اطلاعات از طریق رسانهها و ابزارهای ارتباطی مورد بررسی قرار میگیرد.
۴. نظریه فرهنگ و رسانه: این نظریه بر این فرض مبتنی است که رسانهها در فرهنگ و جامعه نقش مهمی دارند.
سواد رسانهای به مجموعه مهارتها و قدرتهایی اطلاق میشود که فرد باید داشته باشد تا بتواند با رسانههای مختلف مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، رسانههای اجتماعی و غیره به درستی ارتباط برقرار کند و از اطلاعات و دانش لازم به نحو اصولی بهره ببرد.
به طور کلی، مفاهیم اصلی سواد رسانهای عبارتاند از:
مفهوم رسانه: درک مفهوم رسانه و ویژگیهای آنها، مانند انواع رسانهها و محتواهای مختلفی که ارائه میشوند.
پردازش اطلاعات: درک فرایند پردازش اطلاعات و تحلیل محتوای رسانهها، به منظور درک صحت و قابلیت اطمینان اطلاعات.
ارتباطات: توانایی برقراری ارتباط با سایر افراد و گروهها از طریق رسانههای مختلف، به منظور انتقال ایدهها و دیدگاههای خود.
ارزیابی و بررسی محتوا: توانایی تشخیص منابع و محتواهای قابل اطمینان و تحلیل محتواهای نامطلوب و تبلیغاتی.
فهم مسائل اجتماعی: درک مسائل اجتماعی مختلف و نحوه تأثیرگذاری رسانهها بر آنها، به منظور ارزیابی تأثیرات مختلف.
قدرت و مسئولیت: درک قدرت و مسئولیت موجود در استفاده از رسانهها، به منظور حفظ خصوصیت، حقوق و آرامش خود و دیگران.
در زمینه سواد رسانهای، مبانی نظری متنوعی وجود دارند که مهمترین آنها عبارتاند از:
نظریه پردازش اطلاعات: دانشمندان اصلی این نظریه عبارتاند از جرج گِریگز، کریستینا چافی و ریچارد لازارفلد.
نظریه فرهنگی: دانشمندان اصلی این نظریه عبارتاند از جان فیسک و دیوید مورلی.
نظریه اجتماعی: دانشمندان اصلی این نظریه عبارتاند از نیومن و پارک.
نظریه بحران: دانشمندان اصلی این نظریه عبارتاند از گلاسر و استون.
نظریه تبلیغات: دانشمندان اصلی این نظریه عبارتاند از جان دونووان و هربرت شیلر.
نظریه رسانههای جدید: دانشمندان اصلی این نظریه عبارتاند از مارشال مکلوهان و دیگران.
هر یک از این نظریهها به صورت مجزا به بررسی جنبههای مختلف سواد رسانهای میپردازند و در کل به شکلی کاملتر درک و آگاهی افراد در این زمینه را ارتقا میدهند.
پیشینه پژوهش درباره سواد رسانهای به سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ برمیگردد که در آن زمان به مفهوم “توانمندیهای فرهنگی” اشاره میشد. در دهه ۱۹۷۰ با تأکید بر اهمیت بخش زیادی از اطلاعات و نگرشها که از طریق رسانهها منتقل میشوند، نگرش به سواد رسانهای به عنوان یک مهارت عمومی و ضروری در جامعه رو به رشد شد.
در دهه ۱۹۸۰ تحقیقات بسیاری درباره سواد رسانهای به وجود آمد و با تأکید بر اهمیت توانمندیهای خواندن، نوشتن و ارتباط برقراری با رسانههای مختلف از سواد رسانهای به عنوان یک مهارت مهم در جامعه یاد شد.
در دهه ۱۹۹۰، با افزایش استفاده از رسانههای دیجیتالی، مفهوم سواد رسانهای توسعه پیدا کرد و شامل توانمندیهایی شد که مربوط به رسانههای دیجیتالی بودند. در سالهای اخیر، با رشد رسانههای اجتماعی، به ویژه در جوامع آنلاین، مفهوم سواد رسانهای گسترش یافته و به عنوان یک مهارت ضروری در برقراری ارتباطات اجتماعی و تعاملات آنلاین به شمار میآید.
پژوهش درباره سواد رسانهای، از دهه ۱۹۵۰ میلادی با ظهور رسانههای جدید مانند تلویزیون و رادیو شروع شد. در این دهه، تحقیقاتی در زمینه شیوههایی که فرد میتواند با رسانههای جدید در ارتباط باشد و از آنها بهره ببرد، انجام شد. از آنجا که رسانههای جدید در جامعه رو به رشد بودند، پژوهشهای بیشتری درباره سواد رسانهای انجام شد.
در دهه ۱۹۶۰، تحقیقاتی در زمینه نحوه تأثیر گذاری رسانهها بر رفتار افراد در جامعه انجام شد. در این دهه، نظریات جدیدی مانند نظریه پردازش اطلاعات و نظریه فرهنگی در زمینه سواد رسانهای مطرح شد.
در دهه ۱۹۷۰، تحقیقات درباره اثرات رسانههای جدید بر جامعه و فرهنگ، شامل موضوعاتی همچون نقش رسانهها در تغییر نگرشها و اعتقادات افراد، بحثهای مرتبط با تأثیر رسانهها بر خانواده، جامعه و فرهنگ بیشتر شد.
در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، با پیشرفت تکنولوژی و پیشرفت رسانههای جدید، پژوهش در زمینه تأثیر رسانهها بر رفتار افراد و جامعه بیشتر شد. همچنین، در این دههها به دلیل گسترش اینترنت و تکنولوژی دیجیتال، مفهوم سواد رسانهای گسترش یافت و پژوهشهای جدید در زمینه سواد رسانهای انجام شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.