توضیحات
دانلود پروپوزال دکتری روانشناسی سلامت
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با CBASP بر سیستم مغزی_ رفتاری (BAS, BIS)، تنظیم شناختی هیجان و پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان روده
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک رویکرد رواندرمانی مدرن است که در دهه 1990 میلادی توسط استیون هیز، کلی ویلسون و دیگر همکارانشان توسعه یافت. ACT به عنوان یک شاخه از رواندرمانیهای شناختی-رفتاری دستهبندی میشود و در درمان اختلالات متنوعی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سوانح (PTSD) و اختلالات رفتاری مزمن مورد استفاده قرار میگیرد.
ACT بر اساس چند اصل اساسی کار میکند:
پذیرش: در ACT، مشتریها یاد میگیرند که احساسات، افکار و خاطرات مشکلساز خود را به جای مبارزه با آنها، پذیرفته و به آنها فضا بدهند.
انتخاب آگاهانه: مشتریها یاد میگیرند که هدفهای شخصی خود را به صورت آگاهانه و بر اساس ارزشهای خود تعیین کنند و برنامهریزی کنند.
تعهد: مشتریها تشویق میشوند تا بر اساس ارزشها و هدفهای تعیین شده، اقدامات مؤثری انجام دهند.
تمرین هوشیاری: ACT به مشتریها کمک میکند تا به طور آگاه و در لحظه حاضر زندگی کنند و از فکر کردن به گذشته یا آینده دوری کنند.
دفع هویتهای خودکاسته: ACT به مشتریها کمک میکند تا از هویتهای خودکاسته و گرفتار کننده رهایی یابند و به جای آن به خودشان به عنوان فردی با تواناییهای متعدد نگاه کنند.
سیستم مغزی_ رفتاری (BAS, BIS)
سیستمهای مغزی-رفتاری BAS و BIS به دو پردازش شناختی اشاره دارند که در تعیین رفتار فرد نقش دارند.
BAS به معنای سیستم پاداش بر پایه شدت (Behavioral Activation System) است که شامل نیروهایی در مغز است که به انگیزهبخشی و جذابیت هدفها و مسیرهای جدید توجه میکند. این سیستم بیشتر به دنبال تجربه خوشایند و شادکامی است و در پیشبرد هدفهایی که با آنها حس خوبی همراه است، نقش دارد.
BIS به معنای سیستم تثبیت شناختی (Behavioral Inhibition System) است که شامل نیروهایی در مغز است که به خطرناک و ناامن بودن وضعیتها و پیامدهای ناخوشایند آن توجه میکند. این سیستم بیشتر به دنبال اجتناب از تجربه های ناخوشایند و احتیاط میباشد. این سیستم از انجام رفتارهای پیچیده و جدید از جمله برخی فعالیتهای اجتماعی جلوگیری میکند.
این دو سیستم به طور همزمان در مغز فعال هستند و هر کدام در تعیین رفتار فرد نقش دارند. برای مثال، هنگامی که یک فرد با موقعیتی جدید و ناشناخته مواجه میشود، سیستم BIS فعال میشود و او را به اجتناب و احتیاط وادار میکند، در حالی که سیستم BAS با ارزشهای جدید و انگیزههای خوبی که با آنها همراه است، سازگار میشود و او را به پیشبرد این هدفها تشویق میکند.
تنظیم شناختی هیجان
تنظیم شناختی هیجان به مجموعهای از فرآیندهای شناختی اشاره دارد که شامل تمرکز، توجه، بررسی و تفسیر هیجانات است. این فرآیندها به فرد کمک میکنند تا بتواند با هیجانات خود درست رفتار کند و به شیوهای سالم و سازنده با آنها برخورد کند.
در تنظیم شناختی هیجان، فرد با توجه به وضعیت خود، به شیوهای عمل میکند که هیجانات موجود در آن وضعیت را به درستی تشخیص داده و بهمنظور دستیابی به هدفی خاص، از آنها بهره میبرد. به عنوان مثال، در مواجهه با یک وضعیت ناخوشایند، فرد با تمرکز بر روی احساسات خود، میتواند بهترین راه حل را برای مواجهه با آن وضعیت پیدا کند و بهطور مثبت برخورد کند.
در تنظیم شناختی هیجان، فرد میتواند با یادگیری و تمرین، توانایی خود را در مدیریت هیجانات بهبود بخشد و به شیوهای که از آن به درستی بهره میبرد، تنظیم کند. به عنوان مثال، تمرین در مدیریت استرس، تمرکز بر روی نفسگیری عمیق و تکرار عبارات مثبت میتواند به فرد کمک کند تا از هیجانات منفی خود خلاص شود و با احساساتی مثبتتر در مواجهه با وضعیتهای نامطلوب بهرهور شود.
پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان روده
پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان روده، یک مشکل شایع در این بیماران است. بیماری سرطان روده، بهطور طبیعی موجب تغییرات شدیدی در زندگی فرد مبتلا میشود که ممکن است باعث ایجاد نگرانی، اضطراب، افسردگی و خودشیفتگی شود.
علاوه بر این، تجربه درمان و رویارویی با مشکلات جسمی و روانی در طول فرآیند درمان ممکن است پریشانی روانشناختی را تشدید کند. این مشکل ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی و افزایش سطح استرس بیمار شود و در نهایت باعث شود که درمان و بهبودی آنان کندتر و مشکلبرانگیزتر شود.
برای کاهش پریشانی روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان روده، میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد. این روشها شامل مشاوره روانشناختی، رواندرمانی، روشهای تأمل و آرامبخشی مانند یوگا و مدیتیشن، و استفاده از داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب میباشند.
همچنین، حمایت از بیمار از طرف خانواده و دوستان، ارائه اطلاعات و آموزش درمورد بیماری و درمانهای موجود، و حضور در گروههای حمایتی برای به اشتراک گذاشتن تجربیات با دیگران نیز میتواند به کاهش پریشانی روانشناختی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان روده کمک کند.
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با CBASP بر سیستم مغزی_ رفتاری (BAS, BIS)، تنظیم شناختی هیجان و پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان روده
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر شیوه درمانی تحلیلی رفتاری از نظر سیستم مغزی-رفتاری (BAS, BIS)، تنظیم شناختی هیجان و پریشانی روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان روده، یک مسئله پژوهشی است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اساس این فرض ساخته شده است که تمرکز بر روی پذیرش تجربه های ذهنی، هیجانات و احساسات، باعث میشود که افراد بیشتر در زندگی خود متمرکز و مؤثر باشند. به عبارت دیگر، این روش بیمار را به سوی پذیرش و درک بهتر تجربه هایش هدایت میکند و به او کمک میکند تا از این تجربهها به درستی بهرهمند شود.
در مقابل، شیوه درمانی تحلیلی رفتاری (CBASP)، بر اساس نظریه رفتاری روانشناختی ساخته شده است که به اعتقاد آن، روابط بین افراد ممکن است منجر به بروز مشکلات روانی و رفتاری شوند. این روش با بررسی روابط بین فرد و محیط اطراف و همچنین تمرین رویارویی با تنشهای اجتماعی و شخصیتی، به بیمار کمک میکند که مشکلات خود را شناسایی کند و با آنها برخورد کند.
در مطالعاتی که انجام شده است، نشان داده شده است که هر دو روش ACT و CBASP میتوانند به کاهش پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان روده کمک کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.