مبانی نظری اختلال اضطراب اجتماعی
سفارش طراحی جدیدترین
موضوعات پایان نامه
اینحا کلیک کنید و شرایط را مشاهده کنید
فوق تخصصی و تضمینی
مبانی نظری اختلال اضطراب اجتماعی : اختلال اضطراب اجتماعی یکی از اختلالات روانی است که در آن فرد از ترس و نگرانی زیادی در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی رنج میبرد.
برخلاف ترس طبیعی در موقعیتهایی مانند سخنرانی عمومی یا مواجهه با جمعیت بزرگ، این اختلال به صورت مداوم و با میزان نگرانی بسیار بالا در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی رخ میدهد و میتواند بر کیفیت زندگی فرد تأثیر منفی داشته باشد.
مبانی نظری اختلال اضطراب اجتماعی در حوزه روانشناسی و علوم رفتاری قرار دارد. نظریههای مختلفی در این زمینه وجود دارد که به بررسی مولفههای مختلف این اختلال، اعم از عوامل روانشناختی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی، میپردازند.
علاوه بر این، در حوزه درمان این اختلال، روشهای مختلفی مانند رواندرمانی، دارو درمانی و روشهای تحریک ذهنی مانند تحریک مغناطیسی پایین فرکانس و استفاده از تکنیکهای آموزشی برای کاهش نگرانیهای اجتماعی ارائه شده است.
در کل، مبانی نظری اختلال اضطراب اجتماعی در حوزه روانشناسی و علوم رفتاری قرار دارد و نظریهها و روشهای مختلفی برای بررسی و درمان این اختلال ارائه شده است.
مبانی نظری اختلال اضطراب اجتماعی
نظریه ارگانیسم (Organismic Theory)
نظریه شناختی (Cognitive Theory)
نظریه ترس از ارزیابی منفی (Fear of Negative Evaluation Theory)
نظریه خود-معرفی (Self-Presentation Theory)
نظریه خطمشی-های گروهی (Group Socialization Theory)
نظریه ارگانیسم (Organismic Theory)
نظریه ارگانیسم (Organismic Theory) به عنوان یکی از نظریههای مبتنی بر روانشناسی بالینی، بر این ایده تمرکز دارد که اختلالات روانی ناشی از عدم تعادل بین ارگانیسم فرد و محیط است. به عبارت دیگر، بر اساس این نظریه، انسان بهصورت یک واحد زنده و هماهنگ در محیط زندگی خود عمل میکند و نقص در هماهنگی بین این دو موجب اختلالات روانی میشود.
نظریه ارگانیسم معتقد است که برای بهبود اختلالات روانی فرد، باید بر رفع عواملی که باعث ناهماهنگی بین ارگانیسم فرد و محیط زندگی میشود، تمرکز شود. در این نظریه، بهعنوان یکی از روشهای درمانی، رواندرمانی ارگانیک مطرح شده است که برای بهبود تعامل فرد با محیط زندگی او و تقویت هماهنگی بین آنها بهکار میرود.
در کل، نظریه ارگانیسم به عنوان یکی از نظریههای روانشناسی بالینی بر تعادل بین ارگانیسم فرد و محیط زندگی تمرکز دارد و روشهایی مانند رواندرمانی ارگانیک به منظور بهبود اختلالات روانی مبتنی بر این نظریه ارائه شدهاند.
نظریه ارگانیسم بیشتر با نام “نظریه تلفیقی ارگانیسمی-رفتاری” (Organismic-Behavioral Synthesis) شناخته میشود و توسط دو روانشناس بزرگ به نامهای کارل راجرز (Carl Rogers) و ابراهام ماسلو (Abraham Maslow) در دهه ۱۹۵۰ مطرح شد.
راجرز و ماسلو با تأکید بر اهمیت تعامل فرد با محیط زندگی و تأثیر آن بر شخصیت فرد، به ترکیبی از نظریههای ارگانیسمی و رفتاری پرداختند که با نام “نظریه تلفیقی ارگانیسمی-رفتاری” شناخته میشود.
نظریه شناختی (Cognitive Theory)
نظریه شناختی (Cognitive Theory) به عنوان یکی از روشهای روانشناسی بالینی، بر این ایده تمرکز دارد که افکار، احساسات و باورهای فرد نقش مهمی در شکلگیری رفتارهای او دارند. بر این اساس، برای بهبود اختلالات روانی، باید به شیوههایی برای تغییر افکار و باورهای نامناسب فرد پرداخته شود.
نظریه شناختی بر این ایده تأکید دارد که فرد با داشتن اطلاعات و شناخت درست از خود و دیگران، بهترین تصمیمات را در زندگی خود میگیرد. بر این اساس، در درمان اختلالات روانی، از روشهایی مانند درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی استفاده میشود که بهمنظور تغییر افکار و باورهای نامناسب فرد از طریق شناخت و درک صحیح از محیط زندگی و اتفاقات اجرا میشوند.
نظریه شناختی بر اساس پژوهشهای دانشمندانی همچون آرون بک (Aaron Beck) و البرت بندورا (Albert Bandura) شکل گرفته است و در حال حاضر یکی از مهمترین نظریههای روانشناسی بالینی به شمار میرود.
نظریه شناختی (Cognitive Theory) به عنوان یکی از نظریههای پایهای در روانشناسی، توسط چندین دانشمند در طول سالیان زیادی تحت توسعه و پژوهش قرار گرفته است. برخی از این دانشمندان عبارتند از:
جرج کلیه (George Kelly)
جان واتسون (John Watson)
آرون بک (Aaron Beck)
البرت بندورا (Albert Bandura)
جان برادفورد (John Bradshaw)
دونالد میخل (Donald Meichenbaum)
ریچارد لازاروس (Richard Lazarus)
مارتین سلیگمن (Martin Seligman)
میتوان گفت که آرون بک و البرت بندورا به عنوان دو متخصص برجسته در این حوزه، نقش مهمی در توسعه نظریه شناختی داشتهاند.
نظریه ترس از ارزیابی منفی (Fear of Negative Evaluation Theory)
نظریه ترس از ارزیابی منفی (Fear of Negative Evaluation Theory) بیشتر با نام “نظریه ترس از ارزیابی اجتماعی” (Social Anxiety Theory) شناخته میشود و توسط روانشناسان بزرگی همچون ریچارد لایتون (Richard Leary) و رونالد رومل (Ronald M. Rapee) در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد.
بر اساس این نظریه، افرادی که دارای ترس از ارزیابی منفی هستند، در موقعیتهایی که ممکن است در آنها مورد ارزیابی و نقد قرار گیرند، ترس و اضطراب زیادی تجربه میکنند. این ترس میتواند باعث ایجاد محدودیتهایی در زندگی شخصی و اجتماعی آنها شود و مانع از رسیدن به پتانسیلهای اجتماعی و شغلی آنها گردد.
نظریه ترس از ارزیابی منفی بر اساس تحقیقات و پژوهشهای بسیاری در زمینه اختلالات اضطرابی، شکل گرفته است و به عنوان یکی از نظریههای مهم در حوزه روانشناسی بالینی به شمار میرود.
نظریه ترس از ارزیابی منفی (Fear of Negative Evaluation Theory) بیشتر با نام “نظریه ترس از ارزیابی اجتماعی” (Social Anxiety Theory) شناخته میشود و توسط روانشناسان بزرگی همچون ریچارد لایتون (Richard Leary) و رونالد رومل (Ronald M. Rapee) در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد.
این دو دانشمند از متخصصان برجسته در حوزه روانشناسی بالینی هستند که با تأکید بر نقش عواطف و تأثیر آنها بر رفتارها، به پژوهش در این حوزه پرداختهاند. بر این اساس، نظریه ترس از ارزیابی منفی به عنوان یکی از دستاوردهای برجسته این دو دانشمند در حوزه روانشناسی بالینی به شمار میرود.
نظریه خود-معرفی (Self-Presentation Theory)
نظریه خود-معرفی (Self-Presentation Theory) به این معناست که افراد در تلاش هستند تا تصویر مطلوبی از خود به جامعه و افراد دیگر ارائه دهند. این تصویر ممکن است به عنوان تصویر عمومی یا تصویر خاصی از خود، به دیگران نشان داده شود.
به طور کلی، این نظریه بیان میکند که افراد در تلاش هستند تا تصویری مطلوب از خود را به دیگران نشان دهند و از دید دیگران پذیرفته شوند.
این نظریه توسط دو دانشمند به نامهای ارچی گوفمن (Erving Goffman) و ولیم شاید (William Schlenker) در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. گوفمن به طور خاص بر تأثیرات نمایشپردازی و نقشهای اجتماعی بر رفتار افراد تأکید داشت و شاید بر تعریفهای مختلفی از مفهوم خود-معرفی و نحوه برخورداری از تصویر مطلوب تمرکز داشت.
در حالی که شاید بیشتر بر تحلیل نحوه تأثیرگذاری عوامل مختلفی مانند پیشینه و شخصیت فرد بر نحوه خود-معرفی و تأثیرات آن بر رفتار افراد تمرکز داشت.
بله، نظریه خود-معرفی (Self-Presentation Theory) از دانشمندان مطرح در حوزه روانشناسی و اجتماعی است. این نظریه توسط دو دانشمند به نامهای ارچی گوفمن (Erving Goffman) و ولیم شاید (William Schlenker) در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد.
ارچی گوفمن به طور خاص بر تأثیرات نمایشپردازی و نقشهای اجتماعی بر رفتار افراد تأکید داشت و ولیم شاید بر تحلیل نحوه تأثیرگذاری عوامل مختلفی مانند پیشینه و شخصیت فرد بر نحوه خود-معرفی و تأثیرات آن بر رفتار افراد تمرکز داشت. به طور کلی، این نظریه از دیدگاههای برجسته در حوزه روانشناسی اجتماعی و ارتباطات به شمار میرود.
نظریه خطمشی-های گروهی (Group Socialization Theory)
نظریه خطمشی-های گروهی (Group Socialization Theory) یا نظریه اجتماعیسازی گروهی، در حوزه روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی مطرح است و به شیوههایی که افراد در جامعه و در گروههای اجتماعی مختلف از جمله خانواده، دوستان، همکاران و… در حال شناخت و پذیرش خطمشیهای اجتماعی یاد میگیرند و به آنها عمل میکنند، میپردازد. این نظریه بیان میکند که خطمشیهای اجتماعی در جامعه و گروههای اجتماعی شکل گرفته و نهادینه میشوند و افراد بر اساس آنها رفتار میکنند.
بر اساس این نظریه، فرایند شناخت و پذیرش خطمشیهای اجتماعی شامل سه مرحله است: شناخت، پذیرش و اجرا. در مرحله شناخت، افراد با خطمشیهای اجتماعی آشنا میشوند و درکی نسبی از آنها پیدا میکنند. در مرحله پذیرش، افراد خطمشیهای اجتماعی را به عنوان یک الگوی انطباقی در نظر میگیرند و آنها را به عنوان یک ابزار برای پذیرش و پیوستن به گروه انتخاب میکنند. در مرحله اجرا، افراد خطمشیهای اجتماعی را در رفتارهای خود بکار میبرند و در پاسخ به محیط اجتماعی خود اقدام میکنند.
این نظریه توسط دانشمندان مختلفی از جمله هربرت بلومر (Herbert Blumer)، کارل منهایم (Karl Mannheim) و جان تیرنی (John Turner) بررسی و توسعه یافته است.
نظریه خطمشی-های گروهی (Group Socialization Theory) یا نظریه اجتماعیسازی گروهی مربوط به دانشمندان مختلفی است که در زمینههای مختلف به آن پرداختهاند. این نظریه به شیوههایی که افراد در جامعه و در گروههای اجتماعی مختلف از جمله خانواده، دوستان، همکاران، و… در حال شناخت و پذیرش خطمشیهای اجتماعی یاد میگیرند و به آنها عمل میکنند میپردازد. این نظریه بیان میکند که خطمشیهای اجتماعی در جامعه و گروههای اجتماعی شکل گرفته و نهادینه میشوند و افراد بر اساس آنها رفتار میکنند.
در این رابطه، دانشمندان مختلفی از جمله هربرت بلومر (Herbert Blumer)، کارل منهایم (Karl Mannheim) و جان تیرنی (John Turner) به بررسی و توسعه این نظریه پرداختهاند. به طور کلی، این نظریه در حوزه روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی مطرح است.
سفارش انتخاب موضوع
و انجام حرفه ای و فوق تخصصی
پروپوزال و پایان نامه
رشته های :
روانشناسی و مشاوره و علوم تربیتی
پرستاری و روان پرستاری و رشته های مرتبط
تماس بگیرید:
09011853901
ارسال پیام در
تلگرام | واتساپ | ایتا
کیفیت تضمینی و پشتیبانی مداوم