Description
یک نمونه پروپوزال دکتری روانشناسی بالینی با موضوع بکر
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر واکنش های اضطرابی(ترس، اجتناب، ناراحتی های بدنی) و عملکرد سیستم های مغزی رفتاری(فعال سازی رفتاری، بازداری رفتاری، جنگ و گریز) بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی
مطالعه و مقایسه اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری (CBT) مبتنی بر الگوی هافمن و مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) درمانی بر واکنشهای اضطرابی و عملکرد سیستمهای مغزی رفتاری در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی یک موضوع پژوهشی است که میتواند مفید و جالب باشد.
درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن (Hoffman) بر اساس نظریههای شناختی و رفتاری مبتنی بر اضطراب اجتماعی استوار است. در این روش، افراد یاد میگیرند تا بازتوانی در مورد تصورات نادرست و تفسیرهای منفی درباره خود، دیگران و محیط اجتماعی پیدا کنند. سپس از راهکارهای شناختی و رفتاری برای کمک به تغییر در این الگوهای نامطلوب استفاده میشود.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) نیز یک رویکرد نوین درمانی است که بر پذیرش هیجانات و افکار ناخواسته، حضور آگاهانه و تمرکز بر ارزشها و هدفهای زندگی تمرکز دارد. این روش معتقد است که سعی در تغییر و کاهش علائم اضطراب ممکن است موجب عدم ارزشمندسازی تجربهها و حساسیتهای فرد شود، بنابراین تمرکز بر تحمل و قبول این تجربهها و افکار ممکن است بهبود در کیفیت زندگی و عملکرد روزمره فرد را بیاورد.
برای مقایسه اثربخشی این دو روش در درمان اضطراب اجتماعی، میتوان به طرح پژوهشی تصادفی کنترل شده با گروه کنترل و گروه درمانی پرداخت. در این طرح، بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی بهطور تصادفی به گروه دریافت کننده CBT مبتنی بر الگوی هافمن یا گروه دریافت کننده ACT تخصیص داده میشوند.
سپس اثربخشی هر یک از این روشها بر اساس پاسخهای اضطرابی مانند ترس، اجتناب و ناراحتیهای بدنی و همچنین عملکرد سیستمهای مغزی رفتاری مانند فعال سازی رفتاری، بازداری رفتاری، جنگ و گریز ارزیابی میشود.
این ارزیابیها میتوانند از طریق پرسشنامههای معتبری مانند پرسشنامه اضطراب اجتماعی، پرسشنامه واکنشهای اضطرابی و نیز استفاده از فنون نوروبیولوژیکی مانند EEG یا MRI انجام شوند.
با انجام این پژوهش و مقایسه اثربخشی دو روش، میتوان به نتایجی دست یافت که نشان دهنده تأثیر هر یک از این درمانها بر واکنشهای اضطرابی و عملکرد سیستمهای مغزی رفتاری در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی باشد.
با این حال، باید توجه داشت که هر یک از این روشها ممکن است بر اساس ویژگیهای فردی و ترجیحات بیماران، متناسب با نیازهای خاص هر فرد مورد استفاده قرار گیرند.
عملکرد سیستم های مغزی رفتاری(فعال سازی رفتاری، بازداری رفتاری، جنگ و گریز) بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی
در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، سیستمهای مغزی رفتاری میتوانند تحت تأثیر قرار بگیرند. این سیستمها شامل فعال سازی رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ و گریز هستند. در ادامه، به توضیح نقش این سیستمها در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی میپردازم:
فعال سازی رفتاری: فعال سازی رفتاری به میزان انرژی و تمایل به مشارکت و شرکت در فعالیتهای اجتماعی اشاره دارد. در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، ممکن است فعال سازی رفتاری کاهش یابد و فرد احساس ناتوانی، ترس و ناامنی در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی بیشتر کند. این کاهش میتواند باعث اجتناب از فعالیتهای اجتماعی، ایجاد محدودیتهای ارتباطی و انزوا شود.
بازداری رفتاری: بازداری رفتاری به میزان قدرت کنترل و کاهش فعالیتهای نامطلوب و اجتناب از رفتارهایی که به عنوان خطرناک یا ناخوشایند تلقی میشوند، اشاره دارد.
در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، بازداری رفتاری ممکن است بیش از حد افزایش یابد و فرد در تلاش برای جلوگیری از تماس با موقعیتهای اجتماعی و از بین بردن هرگونه خطر و ناخوشایندی، رفتارهایی نامطلوب را نشان دهد.
این ممانعت میتواند باعث کاهش رشد شخصیتی، محدودیتهای اجتماعی و ایجاد نگرانیهای فردی و اجتماعی شود.
جنگ و گریز: جنگ و گریز به واکنشهای فیزیولوژیکی و رفتاری در مواجهه با تهدیدها و خطرها اشاره دارد. در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، این سیستم ممکن است بیش از حد فعال شده و فرد تمایل به فرار یا مقابله فیزیکی با موقعیتهای اجتماعی مخوف یا ترسناک را نشان دهد.
این واکنشها میتواند منجر به عدم توانایی در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی، افزایش استرس و ترس، و ایجاد محدودیتهای ارتباطی شود.
درمانهای مبتنی بر شناخت و رفتار و همچنین درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد میتوانند بر روی این سیستمهای مغزی رفتاری تأثیرگذاری داشته باشند.
این درمانها با کمک مشاوره و آموزش استراتژیها و تکنیکهای مشخص، به فرد کمک میکنند تا الگوهای نامطلوب رفتاری و شناختی را تغییر دهد و راهکارهای مؤثری برای مواجهه با موقعیتهای اجتماعی و کاهش اضطراب اجتماعی را یاد بگیرد.
با تغییر در این الگوها، عملکرد سیستمهای مغزی رفتاری نیز ممکن است بهبود یابد و فرد توانایی بیشتری در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی و کاهش اضطراب اجتماعی پیدا کند.
واکنش های اضطرابی(ترس، اجتناب، ناراحتی های بدنی)
واکنشهای اضطرابی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی شامل ترس، اجتناب و ناراحتیهای بدنی میشود. در زیر به توضیح هر یک از این واکنشها میپردازم:
ترس: ترس به عنوان یک واکنش طبیعی به تهدیدها و خطرها در نظر گرفته میشود. در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، ترس ممکن است نسبت به موقعیتها و وضعیتهای اجتماعی تشدید شده و بیش از حد بروز کند.
فرد ممکن است از تعاملات اجتماعی، عمومی بودن در جمع، بیان نظرات و خجالت آور بودن و تعرض به انتقادها و نقدها و ترس داشته باشد. این ترس میتواند باعث ایجاد محدودیتهای ارتباطی، ایزوله شدن اجتماعی و تأثیر منفی بر کیفیت زندگی شود.
اجتناب: اجتناب به معنای از بین بردن یا اجتناب از موقعیتها، فعالیتها یا تعاملات اجتماعی است که فرد در نتیجه ترس و اضطراب اجتماعی به آنها احساس میکند.
بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی خودداری کنند، از برگزاری یا شرکت در رویدادها اجتناب کنند و تلاش کنند تا از موقعیتهای ناراحت کننده فرار کنند.
اجتناب میتواند باعث ایجاد محدودیتهای زندگی اجتماعی، ایزوله شدن و کاهش شدت تجربهها و روابط اجتماعی شود.
ناراحتیهای بدنی: ناراحتیهای بدنی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است شامل علائم فیزیکی مانند تپش قلب، تنگی نفس، عرقزایی، لرزش، مشکلات گوارشی (مانند تپش معده یا اسهال) و سایر علائم جسمی باشد. این ناراحتیهای بدنی اغلب به عنوان واکنشهای فیزیولوژیکی به تنش و استرس ناشی از اضطراب اجتماعی رخ میدهند.
درمانهای مبتنی بر شناخت و رفتار و درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد میتوانند به کاهش این واکنشهای اضطرابی کمک کنند. این درمانها از طریق مشاوره و آموزش مهارتهای مدیریت اضطراب و تغییر در الگوهای فکری و رفتاری فرد، بهبودی در کنترل ترس، کاهش اجتناب و مدیریت ناراحتیهای بدنی را ممکن میسازند.
Reviews
There are no reviews yet.