توضیحات
دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری عدالت سازمانی
عدالت سازمانی به معنای ایجاد و حفظ عدالت در سازمانها و ساختارهای سازمانی است. این مفهوم به دو جنبه مهم مربوط میشود: عدالت روابط داخلی سازمان و عدالت در تصمیمگیریها و اعمال سازمانی.
در جنبهٔ عدالت روابط داخلی سازمان، تمرکز بر این است که تمام افراد در سازمان برابر باشند و از حقوق و وظایف خود به طور منصفانه بهرهمند شوند. این شامل برابری فرصتها، رعایت حقوق کارمندان، عدم تبعیض و بهرهوری منصفانه از منابع سازمانی است.
در جنبهٔ عدالت در تصمیمگیریها و اعمال سازمانی، تمرکز بر توزیع عادلانهٔ منافع، مسئولیتها و پاداشها در سازمان است. این شامل فرایندها و سیاستهایی است که برای تصمیمگیریهای سازمانی، پیشرفت شغلی، پاداشدهی، ترفیع و مسئولیتپذیری اعضای سازمان وجود دارد.
هدف از عدالت سازمانی، جلوگیری از تبعیض و ناسازگاری در تصمیمگیریها و اعمال سازمانی است و تضمین میکند که اعضای سازمان به طور منصفانه برخوردار از فرصتها و مزایا باشند.
عدالت سازمانی نه تنها بهبود رضایت و عملکرد اعضای سازمان را تسهیل میکند، بلکه اثر مستقیمی در میزان موفقیت و پایداری سازمان دارد. سازمانهایی که به عدالت سازمانی توجه میکنند و اصول عدالت را در سیستمها و فرایندهای خود پیاده میکنند، بیشتر به نفع همه اعضا عمل میکنند و محیطی عادلانه و پویا را برای رشد و توسعه فراهم میکنند.
نظریه های عدالت سازمانی
در زمینهٔ عدالت سازمانی، چندین نظریه مطرح شده است که هر کدام به روش و دیدگاه خاص خود دربارهٔ عدالت سازمانی تاکید میکنند. در زیر، به برخی از این نظریهها اشاره میکنم:
نظریه عدالت توزیعی: این نظریه بر اساس توزیع منصفانهٔ منافع و منابع در سازمان تأکید دارد. عدالت توزیعی به معنای توزیع عادلانهٔ پاداشها، حقوق و فرصتها است. از دیدگاه این نظریه، اگر توزیع منافع در سازمان به طور عادلانه و بر اساس عوامل مشخصی انجام شود، عدالت سازمانی برقرار خواهد بود.
نظریه عدالت رویهای: این نظریه بر تصمیمگیریهای رویهای و فرایندهای تصمیمگیری در سازمان تمرکز دارد. طبق این نظریه، عدالت سازمانی حاصل فرایندهایی است که از طریق آنها تصمیمگیریها در سازمان انجام میشود. در این رویه، تأکید بر رعایت اصول مشارکت، شفافیت، انصاف و ارائه فرصت برابر برای تأثیرگذاری در تصمیمگیریها است.
نظریه عدالت ترتیبی: این نظریه بر ترتیب و سلسله مراتب در سازمان تمرکز دارد. بر اساس این نظریه، عدالت سازمانی حاصل از توجه به ترتیب و سلسله مراتب و انجام تخصیص عادلانهٔ وظایف، مسئولیتها و اختیارات است. به عبارت دیگر، این نظریه تأکید دارد که هر فرد باید به مطابق با موقعیت و جایگاه خود در سلسله مراتب، حقوق و تعهدات خاص خود را داشته باشد.
نظریه عدالت رابطهای: این نظریه بر روابط اجتماعی و تعاملات بین افراد در سازمان تمرکز دارد. بر اساس این نظریه، عدالت سازمانی به معنای توزیع منابع و پاداشها بر اساس روابط اجتماعی عادلانه و برقراری روابط متقابل احترام و اعتماد است.
همهٔ این نظریهها سعی دارند راهکارها و اصولی را برای ایجاد و حفظ عدالت سازمانی در سازمانها ارائه کنند و بهبود رضایت و عملکرد اعضای سازمان را تسهیل نمایند. البته، این نظریهها میتوانند با توجه به نوع سازمان و متغیرهای محیطی مختلف، به شکلها و مفاهیم متفاوتی تبیین شوند.
دانشمندان نظریه پرداز درباره عدالت سازمانی
در حوزه عدالت سازمانی، تعداد زیادی دانشمند و نظریهپرداز مشهور و معروف وجود دارند. در زیر، به چند نفر از این دانشمندان و نظریهپردازان اشاره میکنم:
جان رالز (John Rawls): جان رالز یکی از مهمترین نظریهپردازان عدالت در قرن بیستم بود. در کتاب “عدالت به عنوان توزیع منطقی” (A Theory of Justice)، او نظریهٔ عدالت توزیعی را بررسی و تبیین کرد. رالز به مفهوم “حقوق عادلانهٔ کسب و کار” (Fair Equality of Opportunity) تاکید میکند و معتقد است که هر فرد باید از فرصتها و منابع برابری برخوردار شود.
آدامز جان (John Adams): آدامز یکی از متخصصان برجسته در حوزهٔ عدالت سازمانی بوده است. او به تحقق “عدالت رویهای” (Procedural Justice) تأکید دارد که بر تصمیمگیریها و فرایندهای عادلانه و منصفانه در سازمان تمرکز دارد.
ویکتور فروم (Victor Vroom): فروم یک نظریهپرداز برجسته در حوزهٔ عدالت سازمانی و رفتار سازمانی است. او در نظریه “انتظارات انصاف” (Expectancy Equity) توجه به ارتباط بین عملکرد فرد و پاداشهای دریافتی در سازمان دارد.
ریچارد ترنر (Richard Turner): ترنر به تحقق “عدالت ترتیبی” (Hierarchical Justice) در سازمان تأکید میکند. او با مطالعه رفتارها و تعاملات در سازمانها، به توزیع منصفانهٔ وظایف، مسئولیتها و اختیارات بین اعضای سازمان توجه میکند.
رابرت گرینبرگ (Robert Greenberg): گرینبرگ نیز یکی از نظریهپردازان مشهور در حوزهٔ عدالت سازمانی است. وی به تحقق “عدالت رابطهای” (Relational Justice) که بر روابط اجتماعی و تعاملات در سازمان تمرکز دارد، تأکید دارد.
این فهرست تنها چند نفر از دانشمندان و نظریهپردازان معروف در حوزهٔ عدالت سازمانی است و هنوز بسیاری دیگر وجود دارند که نظریهها و دیدگاههای متنوعی را دربارهٔ عدالت سازمانی ارائه کردهاند.
مبانی نظری عدالت سازمانی
مبانی نظری عدالت سازمانی به اصول و دیدگاههایی اشاره دارد که بر اساس آنها عدالت در سازمانها تعریف و تحقق مییابد. در زیر، چند مبنای نظری عدالت سازمانی را بررسی میکنیم:
عدالت توزیعی (Distributive Justice): این مبنا بر توزیع منابع، پاداشها و فرصتها در سازمان تأکید دارد. طبق این مبنا، عدالت سازمانی در صورتی برقرار است که توزیع این عوامل بر اساس اصول عادلانه و منصفانه انجام شود. برخی اصول مورد توجه در این مبنا شامل برابری فرصتها، تعدیل نابرابریها، ارتباط بین عملکرد و پاداش، و نقشهای اجتماعی متناسب با توانمندیها است.
عدالت رویهای (Procedural Justice): این مبنا بر فرایندها و رویههای تصمیمگیری در سازمان تمرکز دارد. عدالت سازمانی برقرار است اگر فرایندهای تصمیمگیری در سازمان، انصاف و منصفانه بوده و با اصولی مانند مشارکت، شفافیت، انصاف رویه و ارائه فرصت برابر برای تأثیرگذاری در تصمیمگیریها همراه باشد.
عدالت ترتیبی (Hierarchical Justice): این مبنا بر ترتیب و سلسله مراتب در سازمان تأکید دارد. طبق این مبنا، عدالت سازمانی زمانی برقرار است که تخصیص وظایف، مسئولیتها و اختیارات بین اعضای سازمان به صورت عادلانه و بر اساس سلسله مراتب و جایگاههای سازمانی صورت پذیرد.
عدالت رابطهای (Relational Justice): این مبنا بر روابط اجتماعی و تعاملات بین افراد در سازمان تأکید دارد. عدالت سازمانی در صورتی برقرار است که روابط اجتماعی بر پایهٔ احترام متقابل، عدالت رابطه و اعتماد ساختاردهی شده باشند.
این مبانی نظری اساسی عدالت سازمانی را شکل میدهند و توجه به هر یک از آنها در طراحی سیستمها، فرایندها و روابط در سازمانها میتواند به حفظ و تقویت عدالت سازمانی کمک کند. البته، همواره ممکن است نیازها و شرایط محیطی مختلف، تفاوتهایی در اهمیت این مبانی نظری ایجاد کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.