توضیحات
دانلود پایان نامه دکترای روانشناسی با موضوع راهبردهای هیجان مدار
موضوع :
آموزش راهبردهای پردازش هیجان مدار بر استرس ادراک شده، اضطراب اجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان دارای اختلال سلوک
کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک
اختلال سلوک یا اختلال کارکردی گفتاری، یکی از اختلالاتی است که ممکن است در کودکان و نوجوانان رخ دهد. این اختلال معمولا با مشکلات در تولید صحیح صداها، کنترل تنفس، تنظیم سرعت صحبت کردن، تغییر گفتار در موقعیتهای مختلف و یا کنترل حجم صداها مرتبط است.
اختلال سلوک ممکن است به صورت یک اختلال مستقل یا به همراه اختلالات دیگر از قبیل اختلالات یادگیری، اختلالات رفتاری، اختلالات تکلم و زبان، اختلالات اضطراب و افسردگی و یا اختلالات اوتیسم اتفاق بیفتد.
بهترین راهکار برای درمان اختلال سلوک، مشاوره با یک تخصصی در حوزه تربیت و پرورش کودکان و نوجوانان است. در این مشاورهها، تمرینات گفتاری و تنفسی، آموزشهای تکنیکال گفتاری و تمرینات خودکنترلی، به کودکان و نوجوانان آموزش داده میشود تا بتوانند مشکلات سلوک خود را بهبود بخشند.
عوامل زیست شناختی میتوانند به عنوان پیشگیری کنندههای مهم در مورد مشکلات رفتاری کودکان عمل کنند. عوامل زیست شناختی شامل عوامل ژنتیکی، فرایندهای شناختی و عصبی و همچنین محیط زیستی هستند که کودک در آن بزرگ میشود.
برای مثال، تحقیقات نشان داده است که برخی از ژنها میتوانند بر روی تنظیم هیجانات و رفتارهای کودک تأثیر بگذارند. همچنین، شواهد نشان میدهند که فرایندهای شناختی و عصبی مانند توجه، کنترل ایمپالس و مدیریت خشم نیز بر رفتار کودکان تأثیر میگذارند.
همچنین، محیط زیستی نیز میتواند بر روی رفتار کودک تأثیر بگذارد. بهطور مثال، برخی محیطهای خانوادگی که در آنها پدر و مادر با هم درگیری و نزاع دارند، میتوانند باعث ایجاد تنش و نارضایتی در کودکان شوند و در نتیجه به مشکلات رفتاری در کودکان منجر شوند.
بنابراین، شناخت عوامل زیست شناختی میتواند به عنوان پیشگیری کنندههای مهم در مورد مشکلات رفتاری کودکان عمل کند. با توجه به این موضوع، بهتر است که خانوادهها و مراقبین به این نکته توجه کنند و سعی کنند که محیط زندگی کودکان را به گونهای تنظیم کنند که این عوامل در بهترین حالت ممکن عمل کنند.
خانواده به عنوان نخستین زمینه اجتماعی کودکان، نقش بسیار مهمی در شکلگیری و توسعه قابلیتهای اجتماعی کودک دارد. والدین میتوانند در کسب قابلیتهای اجتماعی نظیر خودتنظیمی، مهارتهای درون فردی، تعاملات اجتماعی و غیره برای فرزندانشان سهیم باشند.
در این راستا، والدین میتوانند با ارائه فراهمیهای مناسب برای رشد و توسعه کودکان، نقش موثری در توسعه قابلیتهای اجتماعی آنها ایفا کنند. به عنوان مثال، والدین میتوانند با فراهم کردن فضای امن و حمایت کردن از کودکان، به آنها کمک کنند تا خودتنظیمی خود را تقویت کنند و به مهارتهای مورد نیاز برای مواجهه با مشکلات و تنظیم هیجانات خود دست پیدا کنند.
همچنین، والدین میتوانند با ارائه فرصتهای متعدد برای تعامل اجتماعی با همسالان و افراد دیگر، به کودکان کمک کنند تا مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنند. این فرصتها میتواند شامل شرکت در بازیهای گروهی، مدرسه، برنامههای کودک و نوجوانان و فعالیتهای ورزشی و سرگرمی باشد.
در نتیجه، والدین به عنوان شکل دهندگان اصلی محیط خانواده، میتوانند با ایجاد فراهمیهای مناسب برای رشد و توسعه کودکان، نقش مؤثری در شکلگیری و توسعه قابلیتهای اجتماعی آنها ایفا کنند.
ادبیات مربوط به پژوهشهای انجام شده در مورد اختلال سلوک، سه الگوی درمانی را مطرح کردهاند که در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مؤثر است. این الگوها شامل:
درمان مرکزی شامل تمرینات گفتاری و تنفسی، تمرینات خودکنترلی و تکنیکهای مدیریت استرس و اضطراب است. این الگوی درمانی بر روی تقویت قابلیتهای گفتاری و کاهش مشکلات رفتاری کودکان تأکید دارد.
درمان خانواده شامل مشاوره خانواده و آموزش راهکارهای خانوادگی برای مدیریت رفتارهای نامناسب کودک است. این الگوی درمانی بر روی تقویت روابط خانوادگی و بهبود تعاملات خانوادگی تأکید دارد.
درمان گروهی شامل مشاوره گروهی برای کودکان با مشکلات رفتاری است. در این الگوی درمانی، کودکان با مشکلات رفتاری در یک گروه با هم قرار میگیرند و با کمک مشاوران و همکاران گروهی، روی بهبود رفتارهای خود کار میکنند. این الگوی درمانی بر روی تقویت مهارتهای اجتماعی و افزایش توانایی کودکان در ارتباط با همسالان خود تأکید دارد.
بنابراین، درمان اختلال سلوک باید براساس نیازهای فردی کودک و خانوادههایشان تنظیم شده و ممکن است شامل مداخلات حیطه فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد.
استرس ادراک شده به احساس فشار، نگرانی و تنش در پاسخ به موقعیتها یا عوامل خارجی اطلاق میشود. مولفهها و نظریههای مختلفی در مورد استرس ادراک شده وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
نظریه استرس و ادراک (Lazarus & Folkman, 1984): این نظریه بر این ایده استوار است که استرس نتیجه تعامل بین فرد و محیط اطراف است. فرد موقعیتها را ارزیابی میکند و در صورتی که منابع کنترلی و تکیهگاههای اجتماعی کافی نباشند، استرس ایجاد میشود.
مولفههای شناختی: این مولفهها شامل دو بخش اصلی است: ارزیابی اولیه (تهدید یا چالش) و ارزیابی ثانویه (منابع موجود برای مقابله با موقعیت). اگر فرد بر اساس این ارزیابیها تصور کند که نمیتواند با موقعیت مقابله کند، استرس ادراک میشود.
مولفههای عاطفی: استرس ادراک شده میتواند با تجربه عواطف منفی همچون اضطراب، خشم، نگرانی و افسردگی همراه باشد. این عواطف منفی میتوانند باعث افزایش ادراک استرس و تنش شوند.
مولفههای فیزیولوژیکی: استرس ادراک شده میتواند تغییرات فیزیولوژیکی همچون افزایش ضربان قلب، فشار خون، تعریق و تنش عضلانی ایجاد کند. این تغییرات فیزیولوژیکی میتوانند به عنوان نشانههایی از استرس در نظر گرفته شوند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.