توضیحات
دانلود پایان نامه دکترای روانشناسی تربیتی
تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر آگاهی فراشناختی، جهت گیری درونی و بیرونی هدف و باورهای معرفت شناختی دانش آموزان مقطع متوسطه
تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر آگاهی فراشناختی
آموزش تفکر انتقادی میتواند تأثیر قابل ملاحظهای بر آگاهی فراشناختی داشته باشد. تفکر انتقادی به عنوان یکی از مهارتهای کلیدی در فراشناخت شناخته شده است که به فرد کمک میکند تا به طور جامع تر و عمیق تر در مورد ایدهها و مفاهیم فکر کند و در نتیجه، به دست آوردن آگاهی فراشناختی بیشتری داشته باشد.
با این حال، تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر آگاهی فراشناختی به شدت وابسته به نحوه ارائه و اجرای آن آموزش است. برای مثال، اگر آموزش تفکر انتقادی تنها برای حفظ فرمولها و تمرینهای مکرر و بازگویی آنها انجام شود، ممکن است بیشتر به یادگیری حفظی و نه فراشناختی منجر شود.
از طرف دیگر، اگر آموزش تفکر انتقادی به شیوهای اجرا شود که فرد را به فعالیتهای فراشناختی بیشتری ترغیب کند، مانند مطالعه متون پیچیده، مطرح کردن سؤالات پرسشنامهای و بحثهای گروهی، احتمالاً آگاهی فراشناختی بیشتری به دست خواهد آورد.
بنابراین، به طور کلی میتوان گفت که آموزش تفکر انتقادی به شیوهای ارائه شود که فرد را به فعالیتهای فراشناختی بیشتری ترغیب کند، احتمالاً باعث بهبود آگاهی فراشناختی فرد خواهد شد.
جهت گیری درونی و بیرونی هدف
جهت گیری درونی (intrinsic motivation) و بیرونی (extrinsic motivation) دو نوع اصلی از انگیزش هستند که میتوانند تأثیر قابل توجهی بر روی رفتار و عملکرد فرد داشته باشند.
جهت گیری درونی به معنی انگیزش داخلی و داوطلبانه است که برای رسیدن به یک هدف مشخص، فرد از درون خود انگیزه و انرژی بدست میآورد. برای مثال، ورزشکاری که به دلیل علاقه به ورزش و لذت بردن از آن، تمرین میکند، جزو افرادی است که دارای جهت گیری درونی هستند.
جهت گیری بیرونی، به معنی انگیزشی است که از خارج از فرد به وجود میآید، مانند پاداشهای خارجی، تحسین دیگران، فشار اجتماعی و غیره. برای مثال، فردی که به دلیل دریافت پاداش یا مسابقه با دیگران، تمرین میکند، جزو افرادی است که دارای جهت گیری بیرونی هستند.
در بسیاری از موارد، هدفها و وظایفی که فرد باید انجام دهد، شامل هر دو نوع انگیزش هستند و جهت گیری درونی و بیرونی با هم ترکیب شدهاند.
با این حال، افراد با جهت گیری درونی، احتمالاً در بلندمدت با استقلال بیشتری در رسیدن به هدفهایشان و رشد شخصی خود روبرو میشوند، در حالی که افراد با جهت گیری بیرونی، ممکن است در مدت کوتاهتری به هدفهایشان برسند، اما احتمالاً در زمینههایی که برایشان انگیزه معناداری ندارند، به طور موثری عمل نخواهند کرد.
جهت گیری درونی و بیرونی هدف دو رویکرد متفاوت برای دستیابی به هدفهای مشخص هستند.
در جهت گیری درونی، فرد به هدف خود وارد میشود و از درون خود انگیزه میگیرد. به عبارت دیگر، هدف او از داخل خودش شکل گرفته است و وی از آن به عنوان معیار برای ارزیابی پیشرفت خود استفاده میکند. فردی که به جهت گیری درونی میل دارد، به دنبال رضایت شخصی و پیشرفت شخصی است و برای رسیدن به هدفش، نیازی به رفع نیازهای خارجی ندارد.
در جهت گیری بیرونی، فرد برای رسیدن به هدف، به نیازهای و انتظارات خارجی پاسخ میدهد. به عنوان مثال، فردی که به جهت گیری بیرونی میل دارد، برای رسیدن به هدفش به دنبال تأیید و تشویق دیگران است.
او برای رسیدن به هدفش نیاز دارد که دیگران واقعیتهای مرتبط با هدفش را تأیید کنند و از وی تشویق کنند. در جهت گیری بیرونی، شخص برای رسیدن به هدف خود، نیاز به تأیید و تشویق دیگران دارد.
به طور کلی، هر دو جهت گیری درونی و بیرونی میتوانند به دستیابی به هدفها کمک کنند. با این حال، افرادی که به جهت گیری درونی میل دارند، به عنوان فردی مستقل و پیشرفته شناخته میشوند. از طرف دیگر، افرادی که به جهت گیری بیرونی میل دارند، به عنوان افرادی که به دیگران وابسته هستند و به تأیید آنها نیاز دارند، شناخته میشوند.
باورهای معرفت شناختی دانش آموزان
باورهای معرفت شناختی دانش آموزان به اعتقادات و دیدگاههایی اشاره دارد که آنها در مورد فرآیند یادگیری و دانش دارند. این باورها میتوانند تأثیر زیادی بر یادگیری دانش آموزان داشته باشند. برخی از باورهای معرفت شناختی متداول در دانش آموزان عبارتند از:
باور در مورد هوش: برخی از دانش آموزان باور دارند که هوش قابل تغییر نیست و به دلیل داشتن هوش کمتر نسبت به دیگران، نمیتوانند موفقیتهایی در مسیر یادگیری داشته باشند. در حالی که بهتر است دانش آموزان باور داشته باشند که هوش قابل تغییر است و با تلاش و تمرین، هوش آنها نیز بهبود پیدا میکند.
باور در مورد تلاش: برخی از دانش آموزان ممکن است باور داشته باشند که تلاش زیادی برای داشتن موفقیت لازم نیست و موفقیت به تنهایی برای آنها خواهد آمد. در حالی که بهتر است دانش آموزان باور داشته باشند که تلاش و تمرین مستمر میتواند به دستیابی به موفقیتهای بیشتر کمک کند.
باور در مورد خطا و اشتباه: برخی از دانش آموزان ممکن است باور داشته باشند که خطا و اشتباه به معنی عدم موفقیت و عدم توانایی است. در حالی که بهتر است دانش آموزان باور داشته باشند که خطا و اشتباه بخشی از فرآیند یادگیری است و با اشتباه کردن میتوان به یادگیری بیشتری دست یافت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.