توضیحات
دانلود مبانی نظری خستگی (روانی و جسمی)
مبانی نظری خستگی
جنبه فیزیولوژیکی: Physiological aspect
جنبه روانشناسی: Psychological aspect
خستگی یکی از پدیدههای رفتاری است که به عنوان نتیجه فعالیت بدنی و ذهنی شناخته شده است. این مفهوم به شکل پایهای در زمینه فیزیولوژی و رفتار شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. مبانی نظری خستگی به تعریف، عوامل مؤثر بر آن، مکانیسمهای فیزیولوژیکی آن، انواع آن و مدلهای توصیفی آن اشاره دارد.
یکی از تعاریف خستگی، کاهش توانایی جسمانی یا ذهنی در انجام وظایف پیچیده است. عوامل مؤثر بر خستگی، شامل فعالیت بدنی و ذهنی، میزان استراحت و خواب، تغذیه، شرایط محیطی و تحریکات خارجی میباشد.
مکانیسمهای فیزیولوژیکی خستگی شامل تغییرات در متابولیسم سلولی، افزایش تولید متابولیتهای ضایعه، کاهش سطح انرژی در سلولها، کاهش فعالیت عضلانی، کاهش میزان هورمونهای تنظیمی و تحریکدهنده و افزایش هورمونهای مهار کننده، کاهش فعالیت نوروترانسمیترها و تغییرات در سیستم اعصاب مرکزی میباشد.
انواع خستگی شامل خستگی عضلانی، خستگی ذهنی، خستگی شناختی و خستگی عاطفی است. در مدلهای توصیفی خستگی، مواردی مانند مدل پیشرفته خستگی، مدل چهار مرحلهای خستگی و مدل خستگی شناختی-عاطفی به کار گرفته میشوند که بر اساس آنها فرایند خستگی را توصیف و پیشبینی میکنند.
خستگی یکی از پدیدههای مهم در علم روانشناسی است که در اثر فعالیت فیزیکی و یا ذهنی بیش از حد و نیز تندروی بدن به وجود میآید. مبانی نظری خستگی از دو جنبه یک، جنبه فیزیولوژیکی و دوم، جنبه روانشناسی تشکیل میشود.
در جنبه فیزیولوژیکی، خستگی به عنوان یک واکنش شیمیایی پیچیده در سطح سیستم عصبی و عضلانی بررسی میشود. بر اساس این مبانی نظری، در هنگام فعالیت بدنی و یا ذهنی، انرژی در سلولهای بدن به شکل ATP تولید میشود که بعد از مدتی استفاده از انرژی، میزان ATP کاهش مییابد.
به عبارت دیگر، بدن انرژی مصرفی خود را برای فعالیتهای زیادی همچون حرکت، تمرکز و تصمیم گیری به کار میبرد و با گذشت زمان، میزان ATP کاهش مییابد که باعث بروز خستگی میشود.
در جنبه روانشناسی، خستگی به عنوان پاسخی برای فعالیت بیش از حد و کمبود استراحت و آرامش بررسی میشود. بر اساس این مبانی نظری، خستگی باعث کاهش توجه، کارایی و تمرکز شده و همچنین ممکن است باعث افزایش سطح استرس و افسردگی شود.
عوامل مختلفی مانند فشار کاری، نداشتن استراحت کافی، عدم تعادل بین کار و زندگی شخصی، اختلالات خواب و … میتوانند باعث بروز خستگی شوند.
مبانی نظری خستگی روانی و جسمی
مبانی نظری خستگی روانی و جسمی، به دو دیدگاه اصلی در رابطه با بروز خستگی اشاره دارد.
دیدگاه روانشناسی: بر اساس این دیدگاه، خستگی ناشی از فعالیتهای ذهنی و شناختی میباشد که منجر به کاهش تمرکز و توجه، کارایی و تلاش شخص میگردد. عواملی مانند استرس، اضطراب، افسردگی و ناراحتی های روانی میتوانند باعث بروز خستگی روانی شوند.
دیدگاه فیزیکی: بر اساس این دیدگاه، خستگی ناشی از فعالیت های بدنی است که منجر به کاهش قابل توجه قدرت عضلات، تندروی بدن و بروز درد و خستگی میگردد. عواملی مانند کمبود استراحت، تغذیه نامناسب و کمبود فعالیتهای ورزشی میتوانند باعث بروز خستگی جسمی شوند.
در کل، بروز خستگی میتواند ناشی از عوامل روانی، جسمی یا هر دو باشد. به عنوان مثال، یک شخص که به طور مداوم درگیر مسائل روانی است، ممکن است احساس خستگی جسمی نیز کند و یا یک شخصی که به طور مداوم فعالیت بدنی شدید دارد، ممکن است احساس خستگی روانی نیز کند.
مبانی نظری خستگی روانی و جسمی به دو جنبه متمایز تقسیم میشود.
مبانی نظری خستگی جسمی مربوط به پاسخهای فیزیولوژیکی بدن در پاسخ به فعالیت فیزیکی یا شرایط زندگی غیر بهداشتی است. در این نوع خستگی، انرژی فیزیکی بدن به طور کلی کاهش مییابد و ممکن است باعث افزایش خطر بروز آسیبهای جسمانی شود.
مبانی نظری خستگی روانی مربوط به پاسخهای روانشناختی به فعالیتهای ذهنی، استرس و شرایط زندگی غیر بهداشتی است. در این نوع خستگی، انرژی ذهنی به طور کلی کاهش مییابد و ممکن است باعث کاهش تمرکز، توجه و حافظه شود.
در کل، خستگی روانی و جسمی هر دو میتوانند باعث کاهش کارایی و کیفیت زندگی شود و باید از آنها پیشگیری و درمان شود.
تاریخچه و پیشینه مبانی نظری خستگی
تاریخچه مبانی نظری خستگی به دهههای 1920 و 1930 میلادی باز میگردد. در آن دوران، محققان برای درک پدیده خستگی، به بررسی علائم فیزیولوژیکی در افرادی که به مدت طولانی فعالیت فیزیکی یا شناوری میپرداختند، میپرداختند.
در دهه 1940 میلادی، نظریه ایجاد شد که بیان میکرد هر فعالیت جسمی یا ذهنی منجر به مصرف انرژی بدن و رسیدن به مرز خستگی میشود. در این دهه، محققان با استفاده از فناوریهای جدید مانند الکتروانسفالوگرافی، نشان دادند که فعالیتهای ذهنی نیز همانند فعالیتهای فیزیکی، باعث افزایش فعالیت مغز و استفاده از انرژی میشود.
در دهه 1960 میلادی، محققان با بررسی پاسخهای فیزیولوژیکی و رفتاری در پاسخ به شرایط استرسی، به شناخت بهتری از پدیده خستگی و شرایط موجب آن دست یافتند. در این دهه، نظریههای جدیدی نیز ارائه شد که متمرکز بر پاسخهای هورمونی و عصبی در پاسخ به فعالیتهای جسمی و ذهنی بود.
در دهه 1980 میلادی، نظریههایی مبتنی بر بررسی پاسخهای شناوری به شرایط استرسی، ارائه شد. این نظریهها نشان دادند که شناوری و استراحت فعال باعث کاهش پاسخ به استرس و خستگی میشود
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.